جوان آنلاین: هومن رازدار مدیرعامل انجمن اوقات فراغت در گفتگو با «جوان» میگوید: نوجوانان، امروزه کمتر حس میکنند، میتوانند با خانواده خود دوستی و همزیستی شاد و همپا داشته باشند. بنابراین لازم است والدین سلیقه خود را در تفریح و سرگرمی به فرزندان نزدیک و در برنامههای تفریحی و پرجنب و جوش نوجوانان مشتاقانه شرکت کنند. متن گفتگو با وی را در ادامه میخوانید.
اوقات فراغت چه تأثیری در شکلگیری شخصیت و به ویژه خلاقیت و شکوفایی استعدادها دارد؟
از آنجا که اوقات فراغت، محمل و بستر انجام اموری است که با اشتیاق و تمایل درونی افراد انجام میشود و همچنین از ویژگی مهم آزادانه و اختیاری بودن عمل بهرهمند است، بنابراین مهمترین فرصت و چارچوب برای شکلگیری فعالیتها و برنامههایی است که افراد جامعه شخصاً به آن علاقهمند بوده و فارغ از هرگونه الزام و تکلیف بیرونی به آن مشغول میشوند. طبیعی است که در چنین شرایطی آنچه آموخته، تولید و خلق یا به عنوان خدمتی به جامعه عرضه میشود در سطح بالایی از کیفیت و کمال قرار میگیرد، چراکه فرد همه توان و خلاقیت خود را برای انجام آن صرف کرده است، فارغ از هرگونه تکلیف و تکلف! بنابراین انتظار میرود فرد حداکثر مهارت و خلاقیت خود را در شکلگیری آنچه خروجی این زمان است به کار گرفته باشد. طبعاً شخصیت خلاق، کارآفرین، هنرمند و به لحاظ اجتماعی و اخلاقی، ارزشمند وی نیز محصول همین زمانهای آزاد فعال و خویشفرمای اوست.
برای جلوگیری از تبدیل شدن ایام فراغت فرزندان به ایام بطالت چه باید کرد و نقش والدین در این زمینه چیست؟
تصویر ذهنی اغلب خانوادهها از یک نوجوان خوب و ایدهآل، یک فرد بله قربانگو، فاقد دیدگاههای شخصی و تصمیمگیریهای جسورانه است. دانشآموزی که مثل یک مورچه کارگر با کارکردهای از پیش تعریف شده، بسیار آرام و منضبط و مثل یک ماشین عمل میکند و آزمون و خطا و تجربههای جدید را دوست ندارد. فرزندی که دقیقاً افکار و باورهای والدین خود را بازتولید و آمال و آرزوهای محقق نشده آنها را برآورده میکند.
متأسفانه نظام آموزشی نیز عملاً در مسیر یکسان نگریستن به همه دانشآموزان و نادیده گرفتن تفاوتها و استعدادها حرکت میکند و دروس مشترکی را به همه تحویل میدهد و به این ترتیب، هیچ زمینهسازی برای رشد استعدادهای فردی صورت نمیدهد و تنها به صورت رفع تکلیف به انتقال داده از معلم به دانشآموز مشغول است و طبعاً توان و رویکردی برای رشد خلاقیت دانشآموزان ندارد؛ بنابراین اوقات فراغت فرصت ویژهای است که در اختیار دانشآموزان قرار دارد تا بتوانند با توجه به درونیات خود و شناختی که از خود دارند، جسورانه وارد محیط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پیرامون خود شوند و تجاربی به دست آوردند که آنها را برای زندگی دشوار و مخاطرهآمیز آینده مهیا کند. به این ترتیب آنها میتوانند به یک «من» متمایز از دیگران و برخوردار از مهارتها و کارکردهای منحصر به فرد و مؤثر تبدیل شوند.
چه پیشنهاداتی برای گذران مفید و با نشاط خانوادهها در ایام فراغت دارید؟
تحقق «خانوادهزیستی» یکی از مقولات دشوار قرن جدید است. فاصله بین نسلی نه تنها در کشور ما بلکه در سراسر جهان، شتاب و عمق بیشتری گرفته است. نوجوانان امروزه کمتر حس میکنند میتوانند با خانواده خود دوستی و همزیستی شاد و همپا داشته باشند. آنها بیشتر ترجیح میدهند با همسالان خود یا با دنیای مجازی وقت بگذرانند. بنابراین پیشبینی و زمینهسازی برنامههایی که بتواند برای همه اعضای خانواده جذاب باشد کار سادهای نیست. به نظرم قبل از ارائه هرگونه پیشنهادی از این دست لازم است والدین بدانند عامل اصلی ارتباط بهتر برخی مؤلفههای روانشناختی و اجتماعی است و نه صرفاً یک برنامه تفریحی خوب. به عنوان مثال، نوجوان نیاز دارد زبان مشترک با پدر و مادر خود بیابد، قضاوت نشود، مقایسه نشود، به عنوان یک شخص ارزشمند با ویژگیهای منحصر به فرد دیده شود و اگر چنین فضای تعاملی مثبتی در خانه وجود داشته باشد، آنگاه تنظیم برنامههای فراغتی به مراتب آسانتر میشود و خانوادهزیستی تسهیل میشود.
به عنوان پیشنهاد، خوب است والدین سلیقه خود را در تفریح و سرگرمی به فرزندان نزدیک و در برنامههای تفریحی پرجنب و جوش نوجوانان مشتاقانه شرکت کنند، به صورت یک تیم به اتاق فرار بروند، کافهنشینی کنند، فوتبال یا والیبال بازی یا تماشا کنند، در خانه یا مراکز بیرونی، بردگیم بازی کنند و البته میتوانند به فضاهای فرهنگی مثل تئاتر و سینما بروند یا با یکدیگر تمرین و مسابقه استندآپ کمدی یا پانتومیم
داشته باشند.
اجبارکردن فرزندان برای حضور در کلاسهای تقویتی و درسی و حتی کلاس زبان در تابستان آیا صحیح است. نظر شما در اینباره چیست؟
اغلب والدینی که همچنان در اوقات فراغت به دنبال کلاسهای آموزشی متعدد برای دانشآموزان خود میگردند و احتمالاً در چشم و هم چشمی با سایر والدین قرار دارند، خودشان از دانش و اطلاعات کمتری برخوردارند! در نتیجه با یک ژست عجیبی، ناخواسته و نادانسته، ناداشتههای خود را در آموزشهای متکثر برای فرزندانشان دنبال میکنند.
این گروه والدین عمدتاً از اقتضائات دنیای پیش رو بیخبرند و نمیدانند بسیاری از موفقیتها و مشاغل آینده، هیچ ارتباطی به این کلاسها و آموزشها نخواهند داشت. همچنین از مهارتهای اجتماعی به طور کامل غافل هستند. آنها نمیدانند فرزندشان بیش از آنکه به کلاسهای مکمل ریاضی و فیزیک یا روباتیک نیاز داشته باشد به شیوههایی برای آموختن مهارتهای ارتباطی، رشد اعتماد به نفس، درک انعطافپذیری، کار گروهی با دوستان و ارتباط مؤثر با جامعه نیاز دارد.
با این وجود، کودکان و نوجوانانی که خودشان با اشتیاق و البته با زمینهسازی والدین در کلاسهای زبان، موسیقی، کمپینگ، برنامههای مهارتی و اردویی شرکت میکنند، از حس و حال خوبی برخوردارند. مهمترین موضوع در این رابطه برقراری تعامل میان خواست خانواده با تمایلات فرد
دانشآموزان است.
نقش بازی و سرگرمی برای کودکان و نوجوانان در اوقات تابستانه و فراغت را چطور ارزیابی میکنید؟
به نوجوان گفته میشود چرا مرتباً در حال بازی هستی؟ چرا کار مفیدی انجام نمیدهی؟ ظاهراً بازی کار مفیدی نیست، بلکه شاید مضر است! چراکه از دیدگاه بسیاری والدین، آموزش و یادگیری در آن نیست و اتلاف وقت محسوب میشود! بارها گفتهایم بازی فقط بازی نیست؛ در وضعیت بازی بسیاری از آموزشها و یادگیریها به صورت عمیقتر و مؤثرتر رخ میدهد؛ بازی تصویر زندگی است بهویژه اگر در ایام فراغت بهصورت هدفمند باشد. بازی محمل آموزههای دوستی، همکاری، معاشرت، داد و ستد، پیروزی و شکست و بسیاری دیگر چیزهاست؛ حتی در بازیهای دیجیتال که تصور میشود برای کودکان و نوجوانان مضر است نیز درصورت بازیهای سالم مزایایی هست. ما به پژوهشهای صورت گرفته در خصوص تأثیر مثبت بازیها در یادگیری و پرورش ذهنی کاملاً بیتوجه و ناآگاهیم و لذا مکرراً آنها را مورد نفی و انکار قرار میدهیم. پژوهشها نشان میدهند حتی بازیهای سالم دیجیتال در افزایش تمرکز، قدرت تصمیمگیری و حتی یادگیری هرچه بهتر ریاضیات مؤثرند به شرط آنکه افراط نشود. این موضوع درخصوص سایر بازیهای نوپدید از جمله بازیهای رومیزی، اتاق فرار، بازیهای نقشآفرینی و امثالهم به مراتب گستردهتر و چشمگیرتر است؛ بنابراین لازم است این کارکردها را درک کنیم و به رسمیت
بشناسیم.